ازپسربزرگ استاداسماعیل ستارزاده
به کمند سر زلف صنمی گشته اسیر
وای ازین دل که برای همه افسونه شده
عشق دیگه پیر و جوون نمیشناسه
عاشقی وقت و زمون نمیشناسه(2)
دوستان طعنه زنندم که بهار تو گذشت
عشق و مستی همه جا بود شعار تو گذشت
ولی افسوس دل عاشق و شیدای مرا
نتوان گفت که بس کن دیگه کار تو گذشت!
عشق دیگه پیر و جوون نمیشناسه
عاشقی وقت و زمون نمیشناسه(2)
خدا نگهدار
دوستیتان باعث افتخار است
+ نوشته شده در جمعه شانزدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت توسط خسروی
|