بی ارزشترین نوعِ افتخار ...
افتخار به داشتن ویژگی‌هایی است که خود انسان در داشتنشان هیچ نقشی ندارد:
مثلِ : « چهره، قد،رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگي و...»
«از چیزایی که خودتان به دست آورده اید حرف بزنید...
مثل: انسانیت، مهربانی، گذشت، صداقت و...!!!»

ایام ب کام 🌹🌹🌷🌷🍃🍃

داستان زهره و طاهر

نقل داستان زهره و طاهر از نفس گرم استاد حسین یگانه 🌷

دانلود در لینک زیر 👇

www.beeptunes.com/album/3420491

💟اگر امواج مغز انسان مثبت باشد:

صدا تبدیل به موسیقی، 
حرکت تبدیل به رقص،
لبخند تبدیل به خنده،
ذهن تبدیل به مراقبه،
و زندگی تبدیل می‌شود به جشن...
چرا که ذهن قادر است از جهنم، بهشت بسازد...


زندگیتان سرشار از امواج مثبت... شب بر شما خوش

🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼

بازگشت

سلام به همه ی همراهان همیشگی💐🌹🌺

غیبت منو ببخشید و عذرخواهم بابت جواب ندادن نظرهایی ک شما عزیزان گذاشتید و من معذور بودم 🌹

از کسانی ک برای آموزش دوتار کامنت گذاشته بودند تقاضا دارم دوباره برای من در همین پست ارسال کنید شماره تماستون رو 🎶🎵🎼

با سپاس ایام ب کام 🌹

سپندار مذگان روز دلباختگان ایرانی بر تو ای ایرانی عاشق مبارک باد


تو دانی مولوی از عشق لبریز             نشد جز با نگاه شمس تبریز

شلک های محدثه

واسه همه ما اتفاق افتاده که زندگی مون دچار نوعی روزمرگی میشه گاهی تو محیط کار دچار روز مرگی میشیم و زندگی شغلیمون دچار این وضعیت میشه

گاهی از نقطه نظر عاطفی این مشکل پیش میاد ، گاهی زندگی خانوادگیمون همین بلا به سرش میاد و ....

در این اثنا و در این بحبوحه به قول یکی از عزیزان یک دم مسیحایی چاره ساز می شه و ناگهان همه چیز رنگ دیگه ای به خودش میگیره ....

بله ....

شلک های محدثه

ناگهان شمس تبریزی هویدا میشود ....

فکر نکنید شمس فقط بر مولانا تجلی یافت . بلکه این مسیحا نفس افسونگر ممکنه هر کدام از ما رو در یک بزنگاه  خیلی حساس غافلگیر کنه و چه مبارک دمی ست آن دم

شلک های محدثه

آری ...

و من نیز در یکی از همین روزهای تکراری که هوای زندگی ام چنان سرد بود که به قول اخوان به اکراه دست را از بغل بیرون می آوردی به ناگاه عشق بر من تابیدن گرفت ....


و چنین شدم که هستم ..

من این حس قشنگو به تو مدیونم ....

خان کلمیشی (خان جان)


  • خان کلمیشی , غیرت سرخ سالیان
    در ترانه های سه مصراعی کردهای خراسان که سه خشتی اش می خوانند , شکوه نام مردی به سان گلی بی خزان بر لب بخشی ها و تک تار دوتارشان , در مویه های مادران , در میان نی لبک چوپانها , شب های پرراز کوهستان به شکوفه نشسته است. مردی که روح نا آرام نه یک ایل , که یک قوم غریب است و نامش , یادآور غیرت و دادخواهی است .
    گل محمد, خان کلمیشی که هنوز در دل پر اندوه کردها « خان جان» است از ایلیاتیان دل به توفان سپرده ای است که ستم حکومتیان به یک زن بی پناه را تاب نیاورده و ستیغ کوه را بر تحمل خفت , ترجیح داد و به دادخواهی پناه آورندگان, به جنگ بی شرمان یورش آورده به مردم , رفت و با قتل مامور بی شرم , این ظلم را بی پاسخ نگذاشت .
    گل محمد کلمیشی در سال 1323 خورشیدی به همراه جمعی از اطرافیانش توسط قشون پهلوی در راه دفاع از ناموس و عزت و غیرت کشته شد و پیکر او و همراهان سربلندش که مرگ سرخ را بر سیاهی ستم برگزیدند در کنار ژاندامری سبزوار به خاک سپرده شد . هر چند او بیش از 65 سال است غریبانه رفته است , ولی هنوز کوه های کلیدر و پهندشت دل کردها , رازدار دلیری این فرزند صادق کوهستانند.
    او نه تنها در بین کردها عزیز است , بلکه سبزواری ها و نیشابوری ها هم مرثیه خوان او شده اند و حتی شوریده ای 91 ساله چون حاج فرج ا... امینی کاشمری هم حدیث جوانمردی او را در ترانه هایش فریاد می کرده است.
    (( ننه گل محمد)) نیشابوری ها به این اندوه بلند اشاره دارد و اینها همه بیانگر این است که گل محمد کلمیشی هر روز در باور آفتابی این مردم قد می کشد , چون درختی پربار به شکوفه می نشیند و چون نسیمی دل انگیز دل ها را عطر آگین می کند .
    گل محمد کلمیشی امروز در بین کردهای شمال خراسان سمبل دادخواهی , فریاد, به ستوه آمدن از ستم , بی پناهی و دربدری و غربت است . گل محمد یک راه است , راهی که خاموشی و فراموشی ندارد .
    در بین ترانه های سه مصراعی , با مقایسه ی آنچه خوانندگان نام آشنایی چون «محمود قربان پور چنارانی » مراد حسن زاده, اسماعیل زاده, شریف , بیگلر باغچقی,حسنعلی اسدیان و استاد پرآوازه کلیم ا... توحدی در مورد گل محمد خوانده اند چند سه مصراعی با ترجمه ی فارسی آورده می شود , که ترانه ها با رسم الخط کردی نوشته شده است . 

    نوشته ی استاد اسماعیل حسین پور
ادامه نوشته

(قیصر امین پور)

چشمهای من به جای دستهای تو 

من به دستهای تو آب میدهم

تو به چشم من آبرو بده

من به چشمهای بیقرار تو قول میدهم

ریشه های ما به آب شاخه های ما به آفتاب میرسد

ما دوباره سبز خواهیم شد.

باز هم شمس ...

خداوندا
تمام حرف هاي جهان يک طرف
اين راز يک طرف
آيات شما
چه قدر ، شبيه به لبخند اوست

شمس لنگرودی

چند روزیه شروع کردم به درس خوندن واسه ارشد . نمیتونم زیاد بیام و آپ کنم وبلاگ رو .

در هر صورت منو از دعاهاتون بی نصیب نذارین . ممنــــــــــــــــــــونم 

داستان دوتار از زبان لقمان حکیم

داستان دوتار از زبان لقمان حکیم

روزی پسر لقمان از پدرش سوال کرد که چرا دوتار دو زه دارد و جواب شنید که خداوند همه چیز را جفت خلق کرده و این ساز هم از این قائده جدا نمی باشد یک زه آن نر و یک زه آن ماده است و تا تا دو زه نداشته باشد صدایش گوش خراش و با دو زه دلنشین میگردد

آرام باش عزيز من ، آرام باش
حکايت درياست زندگي
گاهي درخشش آفتاب ، برق و بوي نمک ، ترشح شادماني
گاهي هم فرو مي‌رويم ، چشم‌هاي مان را مي‌بنديم ، همه جا تاريکي است

آرام باش عزيز من
آرام باش
دوباره سر از آب بيرون مي آوريم
و تلالو آفتاب را مي بينيم
زير بوته اي از برف
که اين دفعه
درست از جايي که تو دوست داري ، طالع مي شود 

شمس لنگرودي

لهجه سازها


استاد شجریان جایی گفته است: “سازها هم لهجه خاص خود را دارند، لحن خاص خود را دارند. درست مثل زبان…

یک وقتی برای سرگرمی، شاید هم برای پاسخ به یک حس غریزی، وبرای دریافت عمق و ماهیت موسیقی “کرمانجی”،  آن را برای مقایسه با سایر موسیقی های معمول، روی “موج نما” می انداختم.

نتیجه به طرز عجیبی شگفت انگیز بود. هرچه بقیه موسیقی ها آرام، ریتمیک و در نوعی چارچوب می چمیدند، موسیقی کرمانجی چونان موج آشفته، سرکش بود و پاشان. با همان غرور، همان پری، همان رسایی و همان پاشانی که در صدای مردم کرمانج، معمولا هست! از تنگنا گریزان، تند، تیز و عاصی. این عصیان، همه هویت من است بعنوان یک کرمانج! عصیان یعنی نه روز مرگی. نه محافظه کاری و نه منفعت طلبی فرصت جویانه. و یعنی صداقت صدق …

چقدر خوشحالم که “کرمانج هستم”… اما چقدر محطاطم در ابراز این خوشحالی… چه، آدم امروز، باید امروزی باشد با پیام دیروزش. ولی نگاه ما کرمانج ها به گمانم در دیروز مانده است هنوز…


جایلان

گروه رقص جایلان بجنورد

من از نزدیک کار این گروه رو دیدم واقعا عالیه




متنی زیبا از اقای پهلوانی


من کردم ...
صاحب یک قوم، صاحب یک قبیله

قوم من اصالت دارد 
قبیله ام اصالت دارد...

دوستی می گفت :
هر قبیله ، برای خود اصالتی دارد
چه مهاجم یک سرزمین باشد
و چه مدافع آن...

و تو می دانی
قبیله من مهاجم نیست
که مدافع است

لباس از دیگران نمی گیرد
که لباس بر تن دیگران می کند .

کرد هویت می بخشد
با لباسش و با مو سیقی اش ...
تا دیگران برای خود اصالتی دست و پا کنند.

من کردم ...
پهلوان شاهنامه ی فردوسی
صاحب سرزمین آریا

آریا همان ئاریا است
و ئار یعنی آتش
من صاحب سرزمین آتشم 
آری من ئاریایی ام.

و چه زیباست ایران
و چه زیباست ئیران

ئیر یعنی آتش
و ئیران یعنی سرزمین آتش

من از آتش زرتشت جان می گیرم
من در آتش اسکندر جان می دهم

عجب حکایتی است...
بین من و سر زمین من!

حکایت آتش و آرش
حکایت سرزمین آرش

آرش همان ئارش است
ئار است و رش
آتش است و سیاهی
که تیرش آتش سیاه است
بر قلب سرزمین توران
تیرش مرزی است برای ایران

آرش ! تو بمان تا ایران بماند
آرش1 تو بخوان تا ایران بخواند...

عباس پهلوانی
13 مهر 92
بجنورد

آموزش دوتار

اموزش دوتار به صورت خصوصی ویژه بانوان

برای هماهنگی به همین وبلاگ پیام بدید


جشنواره فرهنگ و اقوام ایران زمین . گرگان . مهر 91

جشنواره فرهنگ . اقوام ایران زمین .. گرگان ... به همراه گروه هرای

سلام 

دوستان مدتی نبودم کم کاری منو ببخشید

امیدوارم دوباره بتونم با مطالبی که میزارم جبران کنم . سپاس از مهر شما

برایم دعا کنید

نخستین جشنواره موسیقی ساحلی قشم

بخش گروه نوازی به همراه دف شرکت کردم واسم دعا کنید


متنی از  مسعود ستارزاده پسرمرحوم استاداسماعیل ستارزاده

در صد هنرمندان و عاشقان موسیقی در میان افراد جامعه بسیار کم است

چون استثناهای خلقت هستند
و درصد نوازندگان دوتار در میان عاشقان موسیقی
به همان نسبت کم است
چون استثناء ساز های دیگر است
عشق در ان بیشتر دخیل است تا تکنیک
که بحث بحث شیرینی پنجه است و تکلم ساز
نه زخمه های خشک مضراب به تن خستۀ سیم و زه که ناله های نصنعی فریاد کنند
که اینجدیگر مضراب پنجه است لمس تن لطیف سیم های تار
چه اصل و چه بم تار
و نغمه و نالۀ ساز که از دل کاسه برون میزند و شنونده را محسور میکند در پرده ها و نیم پرده اوج ها و فرود ها فریاد ها و ناله ها


ایشان این پیام رابه همراه اشکهایشان تقدیم کردن.جای بسی ستایش که مانندپدر پراحساس

ازپسربزرگ استاداسماعیل ستارزاده

تقدیم به نیلوفر نازنین
سحر باز دوتار سحر امیز
مقامی نواز و نغمه خوان سینه های شاد و محزون
پارادوکس سازهای عالم

...
آخرین سرودۀ پدر میباشد
تصنیفی خودمانی که اواخر زمزمۀ روزهای خداحافظی اش بود.
مسعود ستارزاده


باز هم این دل سودا زده دیوونه شده

زاشیان جسته و دُردی کش میخونه شده
ادامه نوشته

آموزش دوتار

اموزش دوتار بصورت خصوصی برای بانوان

در مشهد و بجنورد

توسط نیلوفرخسروی

برای تماس درهمین ویلاگ پیام بگذارید


سال نو مبارک

سلام به شما دوستان عزیز

 سال نو را به شما تبریک میگویم و آرزوی بهترین روزهارا دارم

زندگیتان سراسر نوای عشق باد

کردیعنی ...

کرد یعنی جابه جا “ الله مَزار”
شهر آشوبیِ “بخشی” با “دوتار”

کرد یعنی “عیوَض” و یعنی “جَجو”
فاتحه خوان کِرِملین، مو به مو

کرد یعنی با “مَم و زین” عاشق ایم
از خود “قونیه” تا چین عاشق ایم

کرد یعنی با پرستو، صبح و شب
صادرات “زعفرانلو”، صبح و شب

کرد یعنی ای “صلاح الدّین”، بیا
از “دیار بَکر” از “عَفرین”،بیا

حسین تقدیسی

http://www.ellahmezar.ir/

درنا-اجرای هرای در لرستان

http://uploadkon.ir/?file=4d36c4be69c4840c3f3bb9e8f78caa74.mp3

نوازنده دایره و دف و خواننده:مرجان خوش اندام

نوازنده دوتار:نیلوفرخسروی

خوانندگان: نسترن ابوالحسنزاده(سرپرست گروه) مژگان خوش اندام و مهسا علی طلب

 

سلام خدمت تمامی همراهان این ویلاگ.مرسی ازدوستان عزیزی که تا الان منوبانظرات خودشون یاری دادن بخطرمشغله درسی نتونستم این وبلاگ رو زیاد آپ کنم اما بازهم من رو تنها نگذاشتید و باز هم با من و گروه هرای باشید با سپاس

موسیقی..
انحنای ساده یک خیال است..
ساده تر بگویم بلیطی به سادگی فشردن دکمه پخش و سفر به نا کجا اباد حواس نوازنده..
می برد...
جذب می کند..
گاهی به فکر..
گاهی به سواحل لبخندی ساده...
گاهی به تکان بی تامل انگشت و سر..
موسیقی هرچه هست.. گاهی جادو می کند..

استادمحمد حسین یگانه

شادروان محمد حسین یگانه به سال 1297در قوچان متولد شد.از ده سالگی دوتار می نواخت.

ادامه نوشته

کور اوغلی

مقام کوروغلی یکی از مقامهای دوتارشمال خراسان است 

داستان کوراوغلی از جمله داستان های بسیار زیبای محلی است که از قدیم توسط بخشی ها نقل می شد و انسان براستی از شنیدن آن سیر نمی شود...

در ادامه برای شما دوستان عزیز گذارده ام

ادامه نوشته

گزل.اجرا در لرستان.گروه  هرای

http://sound-code.majiddownload.com/90-91/1407694018.mp3